عدالت اجتماعی، سرمایه داری و تکنولوژی از دیدگاه شهید مطهری
دکتر فرشاد مومنی
همانطور که در فرایند نیل به توسعة ملی با دورهای باطلی روبرو هستیم که توسعهنیافتگی را بازتولید میکنند، به طریق اولی در فرایند اندیشه هم میتوان این دورهای باطل را ردگیری کرد. به دلایل گوناگون تاریخی، اجتماعی و سیاسی ما کمتر با میراث فکری پیشنیانمان رابطه برقرار میکنیم در حالیکه در کشورهای پیشرفته عکس این است یعنی هر نسل ابتدا تلاش میکند بر بلندای شانههای نسل قبلی قرار گیرد و سپس چندگام به طرف جلو بردارد برای مثال حتی باگذشت بیش از دویست سال اکنون هر قدم که در عرصه علم اقتصاد در کشورهای صنعتی برداشته میشود با گرامیداشت اسم اسمیت و میراث او آغاز میشود. همانطور که در بحث جمعیت با بزرگداشت اسم مالتوس و ذکر میراث فکری او کارهای جدید صورت میگیرد.
آنچه ذهن مرا به این مسئله بیش از گذشته حساس کرد کاری بود که سال گذشته بنیاد شهید انجام داد و در بیست و پنجمین سال شهادت شهید بهشتی خبرنگاری مراجعه کرده بود به افراد در دانشگاه شهید بهشتی و خیابان شهید بهشتی و میدان هفتم تیر و میپرسید وجه تسمیة این مکانها چیست؟ در این فیلم بیش از 80 درصد افراد به کلی شهید بهشتی را نمیشناختند! اگر این کار را برای شهید مطهری هم بکنیم نتیجه احتمالاً با تفاوت اندکی همین است. یک دلیل این است که برخی میگویند از بزرگان اندیشه معاصر استفادة ابزاری میشود و به جای تلاش برای شناساندن روش و منش آنها به جامعه در جاهای خاصی افراد و گروهها تأییدیة کارهای خود را از زبان آنها میگیرند. همینطور دلیل دوم را برخی این میدانند که نظام رسمی تبلیغاتی کشور گرامیداشت را عمدتاً به تعریف و تمجیدهای غیرمتعارف محدود میکند تا شناسایی اندیشههای آنها و بحث و نقد و زنده نگهداشتن آن اندیشهها .
ادامه مطلب ...